سه‌شنبه ۶ آذر ۱۴۰۳ |۲۴ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 26, 2024
شیخ بهایی

حوزه/ یکی از مسائلی که می تواند کمک زیادی به حفظ جامعه اسلامی کند و رفاقت وصمیمیت را بین مؤمنین دوچندان نماید، حسن ظن است که قرآن کریم و روایات اهل بیت(ع) بر آن تأکید دارند و در مقابل آن سوء ظن، تفرقه و عدم اعتماد بین مسلمین را رواج می دهد.

آیه:

خداوند متعال در قرآن می فرماید:

 لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَيْرًا نور/12

چرا هنگامى كه آن [تهمت‏] را شنيديد، مردان و زنان مؤمن نسبت به خودشان گمان نيك نبردند!؟

آینه:

حکایت؛ مرحوم میرداماد و شیخ بهایی دو عالم بزرگوار جهان تشیع، با هم دوست و رفیق صمیمی بودند، روزی شاه عباس به همراه این دو عالم بزرگ، سوار بر اسب در حرکت بودند که شاه قصد کرد صفای باطن و صداقت این دو رفیق را امتحان کند، چون مرحوم شیخ جثه کوچک و لاغری داشت جلوتر از همه می‏رفت ولی سید جسیم و درشت تر بود، عقب‏تر مانده بود، شاه از این فرصت استفاده کرد، اول نزد سید آمد، عرض کرد: این شیخ چقدر بی ادب است با وجود حضرتعالی اسب را جولان می‏دهد و جلو می‏رود و ملاحظه شما و احترام سیادت تان را ندارد، سید جواب داد: نه این چنین نیست شما خیال کرده اید، بلکه آن اسب از خوشحالی این که چنین عالمی بر او سوار است آن طور می‏ دود. 
شاه پس از مدتی خودش را نزد شیخ بهایی رساند و به شیخ گفت، این سید چقدر چاق است اسب را خسته کرده و حیوان نمی‏ تواند راه بیاید، ببین چقدر عقب مانده مگر عالم هم این قدر چاق می‏ شود!؟ عالم باید مانند شما از زحمت علم و عبادت، ضعیف و لاغر باشد، شیخ گفت: شما اشتباه کرده ‏اید این حیوان بواسطه سنگینی علم است که عقب مانده چون این مرد بزرگوار، کوه علم است، شاه فهمید این دو عالم چه صفای دلی دارند وچه مقدار نسبت به هم حسن ظن دارند، از اسب پیاده شد و شکر خدا را بجا آورد.1

  1. با اقتباس و ویراست از کتاب  مردان علم در میدان عمل

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • ناشناس IR ۰۷:۴۵ - ۱۳۹۴/۱۲/۰۱
    0 0
    عرض سلام و احترام آخر داستان خیلی جالب بود که به نوعی مدح شاه عباس در کنار شیخ و سید هم به داستان اضافه شد.